فوتبال قرار بود ما را سرگرم کند و از دیدن آن لذت ببریم، اما حالا به سرگرمی پولسازی برای بیزینس عدهای «دلال» تبدیل شده و به نظر میرسد هیچکس توانایی مقابله با آنها را ندارد. افرادی که از هر راه و روشی برای پیشرفت منفی و سیاه خود سوءاستفاده میکنند و چون برخورد محکمی با فاسدها در متن فوتبال دیده نمیشود، قدرتمندانه به کارشان ادامه میدهند.
متأسفانه فوتبال، اتفاقاتی نیست که داخل استادیوم یا از طریق تلویزیون میبینید؛ هزاران لایه جدید به آن اضافه شده و در هر لایه، شاهد رویش قارچهای سمی فساد هستیم. موضوع فراتر از یک پرونده، یک باشگاه یا چند مسئول برکنار شده است. پشت چهره شیک و پولدار فوتبال ایران، شیادهایی نفس میکشند که منفعت و سودشان در نفرتپراکنی، ایجاد حاشیه، تفرقه، درگیری، سیاهنمایی و بدگویی است.
آنها در گذشته، قدرت کمی داشتند، چون اصحاب رسانه، مجالی برای فعالیت ناسالمشان نمیداد ولی حالا با وجود رونق شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای مجازی، وسعت فعالیتهای تاریک این افراد افزایش یافته و با استفاده از کانالهای تلگرام و صفحات اینستاگرام مشغولِ بازی با احساسات هواداران از مسیر نفرتپراکنی هستند.
از سوی دیگر، برخورد قاطعانه و مستقیمی با این افراد صورت نمیگیرد تا جور و پلاسشان را جمع کرده و دکان شیادی و بیزینس فاسدشان را در جای دیگری غیر از فوتبال پهن کنند. افرادی که به واسطه فریب دادن افکار عمومی، خود را به عنوان خبرنگار جا میزنند و باعث لکهدار شدن نام این قشر زحمتکش شدهاند. جالب اینکه مدیرعاملهای سودجو نیز به آنها فرصت فعالیت در بخش رسانه را میدهند غافل از اینکه چنین افرادی، نه تنها تجربه، مهارت، سواد و لیاقت فعالیت رسانهای ندارند، بلکه برند باشگاهها را با فساد گره میزنند.
داستان فرصت دادن به شیادان مربوط به امروز و دیروز یا یک باشگاه و دو باشگاه خاص نیست؛ فعالیتهای فاسدانه در بطن فوتبال ما، سالهاست ادامه دارد و کار را به جایی رسانده که مافیاهای قدرتمند به زورگویی و تهدید جامعه فوتبال عادت کردهاند. این افراد به سادگی نوشیدن یک لیوان آب در بین باشگاههای معتبر کشور صاحب عناوینی، چون مدیرعاملی، قائم مقامی، عضویت هیات مدیره، سرپرستی تیم، حضور در کادرفنی، مشاور مدیرعامل و [به تازگی] مدیر رسانهای میشوند و به گسترش فساد کمک میکنند. در مقابل، سکوت صاحبان اصلی فوتبال ایران، پیشکسوتان نامدار و آبرومند، بازیکنان بیحاشیه و سر به زیر، خبرنگاران مظلوم و هواداران عاشق، باعث شده فضای جولان برای فاسدان بازتر از قبل شود.
در کمال تأسف با بازیکنانی مواجه شدهام که میگفتند برای درج نامشان در تیم منتخب هفته یا انتشار چند خط مصاحبه از آنها، مجبور بودند به دلالهای رسانهای و برخی از مدیران رسانه پول بدهند. هر بازیکن یا مربی قصد داشت حرف بزند یا شکایت کند، با زورگویی به روش مدرن و بازی با آبرویشان در فضای مجازی، تهدید میشدند. قطعاً وظیفه رسانه نیست که با این افراد درگیر شود و رازشان را برملا کند؛ حتما نهادهای نظارتی همه چیز را میدانند و در حال تکمیل پرونده این سودجویان، شیادها و دلالان در لباس اصحاب رسانه هستند.
اگر اتحاد جامعه فوتبال شکل بگیرد و پاکدستان بالاخره سکوت خود را بشکنند و خواهان جدی مبارزه با فساد سازمانیافته شوند، دیگر نه دلال و شیادی فرصت عرضاندام پیدا میکند و نه نفرتپراکنان در فضای مجازی میتوانند جایگاه بااصالت اصحاب رسانه را در اختیار بگیرند. این فوتبال، فقط با یک اعتراض سراسری توسط صاحبان اصلی و شکستن سکوت فوتبالیهای واقعی، به آرامش میرسد. تا زمانیکه مقابل «فساد در فوتبال» سکوت کنیم، راه برای فعالیت دلالها، شیادها، نالایقها و نادانها باز است.